لوبیای کوچولوی زمستونی

...

...

...

...

فرشته قشنگم امروز ٩٠ روزه كه زميني شدي و ما رو با وجودت پراز اميد كردي إلان فكر مي كنم كه قبلا بدون تو چطوري زندگي مي كردم اصلا مگه زندگي بدون تو ممكنه . عاشقتم عروسك كوچولو . الان ديگه ماماني رو مي شناسي وقتي شير ميخوري تو چشمام يه جوري نگاه مي كني كه از ذوقم ضعف مي كنم . وقتي باهات حرف مي زنند كلي مي هندي و حرف مي زني . تا حالا چند تا حرف رو تكرار مي كني منم ادات رو در ميارم شما خوشحال ميشي كه مثل خودت حرف مي زنم قربونت برممممممممممم. جووووووووجمممممم.  

راستي فيلم دنيا أمدنت و گرفتيم خيلي كوچولو و ضعيف بودي گريه كردم وقتي نفس كشيدنت رو ديدم مثل يه گنجشك كوچولو چشمات رو باز و بسته مي كردي . آخي .!!!!!!!!!!!!!!!جوجمممممممممم....

سلام دخملي . الان خوابيدي منم فرصت كردم بيام برات بنويسم آخه هر وقت مي خوابي خيلي زود بيدار ميشي . حسابي مامان رو سرگرم كردي . الان ديگه مامان رو مي شناسي هوراااااا. خيلي خوشحالم . دستت رو مي كني تو دهنت هر دو تاشو همه ميگن دندون در خياري ولي خيلي زوده . گردوي ماماني صورتت حساسيت زده حسابي كلافت كرده و غر مي زني ايشالله زودخوب ميشه . إز خودت صدا در مياري سعي مي كني حرف بزني خوشگلم . وقتي باهات حرف مي زنيم به لبمون دقت ميكني مي خواي مثل ما حرف بزني. قربونت برم فرشته عسلي مامان . تازه تلويزينم نگاه ميكني خيليم با دقت اينم مامان بزرگت يادت داده . رو پاي مامان بزرگ مي پري بالا پايين خيلي با مزه . شما خيلي با هوشي وروجكم .  

نی نی خوشگلم امروز 62 روزت شده . فرصت پیدا کردم بعد از دو ماه بیام برات بنویسم پریروز با خاله رفتیم واکسن زدیم برات خیلی دلم سوخت عروسکم یه عالمه گریه کردی ولی خوب چاره ای نیست . الان بهتر شدی خدا رو شکر عزیزم دختر خوشگلم الان دیگه وقتی باهات حرف می زنم شما هم سعی می کنی حرف بزنی صدا در میاری وقتی می خندی یه صدایی از خودت در میاری که انگار ذوق می کنی . خیلی با مزه شدی . فدات بشم قشنگم . با بابایی حمامت کردیم بابا خیلی دوست داره دخملیش رو حمام کنه . تو هم انگار دوست داری اصلا گریه نمی کنی دختر نازم . به هر حال این دو ماه خیلی زود گذشت عزیزم . می بوسمت دخترکم .