پنج ماهگیت گل گلی مبارک
گل نازم امروز وارد شش ماهگی شدی باورم نمیشه ماشالله انقدر خانم شدی . دیگه فرنی خور حرفه ای شدی شمکوی مامان . نوش جونت نازنازک خانم . امروز یه کار با مزه ای کردی صبح تافی رو بردم بیرون پیاده روی وقتی برگشتم دیدم بیدار شدی بغل مامان جونت بودی بغلت کردم دستات و دراز کردی برای مامان جون هی نق میزدی که بری بغلش بعد که رفتی بهت میگم بیا بغل مامان پشتتو بهم میکنی آخه این چه وضعیه طلای مامان!!!!!!!!!!!!!!
. کلی هم با ما حرف میزنی مثلا میگی گییییی گییییی . یییییییی .......
وقتی قلت میزنی رو شکم نق میزنی دلت میخواد حرکت کنی ولی نمیشه هی باسنتو بلند میکنی ولی نمیشه عزیزممممممممم . دورت بگردم .
همه چی رو میخوای با اون دستای کوچولوی نرمت بگیری . از آیینه هم خیلی خوشت میاد وقتی میبرمت جلوی آیینه میخندی به خودت . برات سی دی های بی بی انیشتن رو بابایی گرفته برات میزارم خیلی دوست داری . جون ددددددلم . خوشگلم همه از خوشرویی دخترم تعریف میکنن . بوس بوس